ضمیمه دانش روزنامه اطلاعات نوشت: هوش مصنوعی هر روز بیش از گذشته به انسان شبیه میشود. میتواند مقلد شکسپیر باشد، سبک نوشتاری نویسنده محبوب ما را تقلید کند و حتی پیش از این که جملاتمان را تمام کنیم آنها را بهطور کامل برای ما تایپ کند. توسعه و پیشرفت سریع فناوریهای هوش مصنوعی مولد سبب شده […]

ضمیمه دانش روزنامه اطلاعات نوشت: هوش مصنوعی هر روز بیش از گذشته به انسان شبیه میشود. میتواند مقلد شکسپیر باشد، سبک نوشتاری نویسنده محبوب ما را تقلید کند و حتی پیش از این که جملاتمان را تمام کنیم آنها را بهطور کامل برای ما تایپ کند.
توسعه و پیشرفت سریع فناوریهای هوش مصنوعی مولد سبب شده است تواناییها و کاربردهایش بهویژه در نگارش متن توجه بسیاری از ما را به خود جلب کند. از میان این فناوریها، چتجیپیتی (ChatGPT)ساخت شرکت اوپِن اِی آی متداولترین و پرکاربردترین ابزار نگارش هوش مصنوعی در میان مردم است. مدلهای هوش مصنوعی دیگر مانند جمینای (Gemini) و بینگ اِی آی (BingAI)نیز در کنار چتجیپیتی امکانات و ویژگیهای منحصربهفرد خود را برای تولید متن شبیه متونی که ما مینویسیم، دارند.
پژوهشگران به کمک سبکسنجی ادبی که شامل روشهای محاسباتی برای شناسایی مؤلف کتابها است سبک نگارش انسان و مدلهای زبانی بزرگ مثل چتجیپیتی را در متونی که با خلاقیت نگارش شدهاند با هم مقایسه کردند.
به نظر میرسد متون هوش مصنوعی چیزی کم داشتهباشد. سبک نگارش هوش مصنوعی مانند بدنی است که نبض ندارد؛ دارای هوش است، جملهبندی سلیسی دارد و در رعایت قواعد گرامری بیاِشکال است اما فاقد روح و زندگی است. هوش مصنوعی میتواند متونی شسته رفته و روان بنویسد اما سبک نگارش آن الگویی یکدست و محدود دارد. سبک نگارش انسان دامنه گستردهتری دارد و در آن تفکر خلاقانه و تجارب شخصی دخیل هستند.
مقایسه داستانهای کوتاهی که نویسندگان انسانی خلق کردهاند و نثرهایی که تولید سامانههای هوش مصنوعی هستند گویای این حقیقت است که تفاوتهای زیادی بین داستانسرایی انسان مدلهای زبانی بزرگ وجود دارد که یکی از آنها دفعات استفاده از واژههای رایج است. مدلهایی مثل GPT-۳.۵، GPT-۴ و Llama ۷۰ B خوشههای نوشتاری گروهبندیشده تولید میکنند که در انتخاب واژگان و ریتم نگارش الگویی یکپارچه دارند و هر مدل الگوی خاص خود را نسبت به مدل دیگر دارد.
برعکس، متونی که انسان مینویسد الگوها و واژگان متنوعتری دارند، سبک فردی در آنها مشهود است و عادات شخصی، علایق و اولویتها و انتخابهای خلاقانه در نوشتههایش منعکس شدهاند.
شمار واژگان متمایز و بیمانند در مقالات انسانها بسیار بیشتر است اما تفاوت قابل ملاحظهای در کوتاهی و بلندی کلماتی که هوش مصنوعی و انسان استفاده میکند به چشم نمیخورد. مقالاتی که بینگ اِی آی مینویسد در مقایسه با دیگر مدلهای هوش مصنوعی جملات کوتاهتری دارند درحالیکه مقالات تولید شده توسط جمینای واژگان و نشانهگذاری بیشتری دارند.
متونی که هوش مصنوعی تولید میکند ازلحاظ زبانشناختی ساختارهای سطح بالاتری دارند که اغلب الگوهای مشابهی در آنها به کار رفته است. با وجود محبوبیتی که ChatGPT ۳.۵ دارد اگر بخواهیم متونش را در کنار متونی که ما انسانها مینویسیم بگذاریم و نظر بدهیم، مقالاتی که مینویسد در مقایسه با متون جمینای و بینگ اِی آی با دقت کمتری نگاشته شدهاند.
مقالات جمینای در میان تمامی مدلها با بیشترین میزان دقت نوشته میشوند که این نشان دهنده کارایی خوب آن در طبقهبندی متون است. برعکس آن، ChatGPT ۳.۵در طبقهبندی متون کمدقتتر است که نشان میدهد توانایی تولید زبان در این مدل بیشتر به نگارش انسانی نزدیک است.
ازآنجاکه این مدلهای زبانی بخشی از زندگی روزانه ما شدهاند، تشخیص متونی که نویسندگان انسانی مینویسند با متونی که هوش مصنوعی تولید میکند بیشازپیش اهمیت پیدا میکند. هوش مصنوعی با الگوریتمهایی که بهمنظور تولید متن در پاسخ به خطوط فرمان طراحی شدهاند نویسندگی میکند اما انسانها بر اساس قصد و تفکری که دارند مینویسند و اثری که به اتمام میرسانند خلاقانهتر و بدیعتر است.
واقعیت این است که متنی که یک نویسنده مبتدی با دستور زبان نامنظم و نهچندان اصولی مینویسد ما را بیشتر از متنی که هوش مصنوعی پس از تعلیم دیدن با واژگان آثار بزرگترین نویسندگان تاریخ تولید کرده است تحت تأثیر قرار میدهد. دلیلش این است که هوش مصنوعی نمینویسد و اثری را خلق نمیکند بلکه بازسازی میکند.
هر سطری که یکی از مدلهای زبانی مینویسد بازتابی از هزاران سطری است که قبلاً یاد گرفته و از آنها تغذیه کرده است. آنها صرفاً دادهها را به یاد میآورند و نه تجربیاتی را که زندگی کردهاند. برعکس، ما انسانها مینویسیم چون نیرویی در درونمان نیاز به رها شدن دارد. مینویسیم تا خودمان را بفهمیم، التیام دهیم یا در خلأ فریاد بزنیم.
حتی یک نویسنده تازهکار با وجود زمختی و خامی و ناخالصی نوشتهاش حقیقتی را بیان میکند که حکایت از آشفتگی درونیاش دارد. هوش مصنوعی هرچقدر هم که درسهایش را خوب یاد گرفته باشد نمیتواند دلیل دستبهقلم بردن را شبیهسازی کند. نه دردی برای بیان کردن دارد، نه خاطرهای که با آن درگیر شود و نه آرزویی که به دنبالش بدود.
GPT-۴منسجمتر از GPT-۳.۵مینویسد اما حاصل نگارش هر دوی آنها چیزی متفاوت از نوشتهای است که خالقش انسان است. البته گاهی پیش میآید که GPT-۳.۵ به سبکی که ما مینویسیم نزدیک شود اما این لحظات بهندرت اتفاق میافتند. حتی وقتی چتجیپیتی همه تلاشش را میکند تا شبیه به انسان رفتار کند، سبک نگارشش نشانههای قابل تشخیصی از غیرانسان بودن آن برملا میکند.
معنای همه اینها این است که رایانهها و انسانها مانند هم نمینویسند و سبک نگارششان متفاوت از یکدیگر است. وقتی انسانی متنی را مینویسد، ضربان قلبش ریتم نگارش را تعیین میکنند. ترسها، هیجانات و تردیدهایش به درون دستور زبان تراوش میکنند. هوش مصنوعی میتواند گرما را شبیهسازی کند اما نمیتواند آن را تولید کند. میتواند به زیبایی غروب آفتاب را توصیف کند اما هرگز در مقابل خورشیدی که غروب میکند نایستاده است تا خاموش شدن نور روز را نظاره کند.
* منابع:
– Stylometric comparisons of human versus AI-generated creative writing; James O’Sullivan; Humanities and Social Sciences Communications volume ۱۲, Article number: ۱۷۰۸ (۲۰۲۵).
– A Comparison of Human-Written Versus AI-Generated Text in Discussions at Educational Settings: Investigating Features for ChatGPT, Gemini and BingAI; Hatice Yildiz Durak, Figen Eğin, Aytuğ Onan; European Journal of Education; ۲۰۲۵.
– University College Cork (ucc. ie)
این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.
واکاوی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حذف کودکان از مراسمها«از کودکان در مراسمی دیگر پذیرایی میشود»؛ جمله ای شیک، اما ویرانگر
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
































