به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، کتاب مقدس مسیحیان، متشکل از عهد قدیم و عهد جدید است که عهد قدیم به کتابهای مختلف مقدس تا پیش از انجیل اطلاق میشود و عهد جدید با انجیلهای چهارگانه شروع میشود و این عناوین را در بر میگیرد: متی، مرقس، لوقا، یوحنا، اعمال رسولان، رومیان، اول قرنتیان، دوم قرنتیان، غلاطیان، […]

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، کتاب مقدس مسیحیان، متشکل از عهد قدیم و عهد جدید است که عهد قدیم به کتابهای مختلف مقدس تا پیش از انجیل اطلاق میشود و عهد جدید با انجیلهای چهارگانه شروع میشود و این عناوین را در بر میگیرد:
متی، مرقس، لوقا، یوحنا، اعمال رسولان، رومیان، اول قرنتیان، دوم قرنتیان، غلاطیان، افسسیان، فیلیپیان، کولسیان، اول تسالونیکیان، دوم تسالونیکیان، اول تیموتائوس، دوم تیموتائوس، تیطوس، فلیمون، عبرانیان، یعقوب، اول پطرس، دوم پطرس، اول یوحنا، دوم یوحنا، سوم یوحنا، یهودا، مکاشفه.
امروز که اول ژانویه و شروع سال نوی مسیحی (۲۰۲۶) است، بنا داریم واقعه تولد حضرت عیسی مسیح (ع) یا بهقول یهودیان فلسطین تاریخی، عیسای ناصری را در مقطع آغازین عهد جدید کتاب مقدس مرور کنیم.
پیش از این، باید اینتذکر را بدهیم که حضرت مریم (س) به عنوان یکی از زنان برگزیده عالم، طبق آیات قرآن و باور اسلامی هیچگاه با مردی ازدواج نکرد و خلاف عقیده مسیحیان و یهودیان که او را نامزد یوسف نجار میخوانند، با یوسف نامزد نبود. البته در اناجیل چهارگانه هم صحبتی از ازدواج حضرت مریم و یوسف نجار نیست و به باردار شدن حضرت مریم (ع) توسط جبرییل فرشته وحی اشاره شده که به اینترتیب، تولد مسیح (ع) خود یکی از معجزات الهی است.
تفاوت دیگر روایت اسلامی با روایت مسیحی ماجرای تولد حضرت عیسی (ع) این است که در انجیل، عیسی در خانه متولد میشود اما در قرآن و روایتهای اسلامی، پس از آنکه درد وضع حمل، حضرت مریم (س) را در گرفت، به دستور خدا از اورشلیم خارج شد و به یکمکان شرقی در بیابان رفت. که تولد مسیح (ع) زیر یک درخت نخل رخ داد که حضرت مریم (س) از خرمای آن خورد و خدا هم چشمهای گوارا زیر پایش جوشاند تا آب بنوشد.
در ادامه واقعه تولد مسیح (ع) را از انجیل متی – یکی از انجیلهای چهارگانه – میخوانیم:
عیسی در زمانی تولد یافت که قوم اسراییل (یعقوب) در زیر سلطه امپراطوری روم بود. به همین دلیل آنان مجبور بودند به رومیها باج و خراج بدهند. در نظر بنی اسراییل، کثیفترین شغل را کسانی داشتند که مامور بودند اینباج را برای دولت روم وصول کنند. آنها را «باجگیر» مینامیدند و متی یکی از آنان بود. ولی هنگامی که عیسی او را دید، از وی دعوت کرداو را پیروی کند. متی نیز از زندگی کثیف خود دست کشید و یکی از دوازده شاگرد عیسی شد و اینانجیل را چندسال پس از صعود استاد خود به آسمان نوشت.
موضوع اصلی اینانجیل شناسانیدن معنی واقعی «ملکوت خداوند» به مردم است که اغلب نظریاتی غلط درباره آن داشتند. در ضمن «موعظه سر کوه» عیسی که از معروفترین خطابههای تاریخ است، در اینانجیل یافت میشود.
اجداد عیسی مسیح
۱) داود و ابراهیم پیغمبر، هر دو جد عیسی مسیح بودند.
ابراهیم پدر اسحاق، اسحاق پدر یعقوب و یعقوب پدر یهودا و برادران او بود. یهودا پدر فارص و زارح (مادر آنها تامار بود)، فارص پدر حصرون، و حصرون پدر ارام بود. ارام پدر امی ناداب، امی ناداب پدر نحشون، و نحشون پدر شلمون بود. شلمون پدر بوعز (مادرش راحاب بود)، بوعز پدر عوبید (مادرش روت بود) و عوبید پدر یَسَی بود. یسی پدر داود پیغمبر بود و داود پدر سلیمان بود، (مادر او قبلا زن اوریا بود). سلیمان پدر رحبعامِ، و رحبعام پدر ابیا و ابیا پدر آسا بود. آسا پدر یهوشافاط، یهوشافاط پدر یورام، و یورام پدر عزیا بود. عزیا پدر یوتام، یوتام پدر احاز، و احاز پدر حزقیا بود. حزقیا پدر منسی، منسی پدر آمون، و آمون پدر یوشیا بود. یوشیا پدر یکنیا و برادران او بود که در زمان تبعید بنی اسراییل به بابل، به دنیا آمدند. بعد از تبعید: یکنیا پدر سالتی ئیل و سالتی ئیل پدر زوربابیل بود. زوربابل پدر ابی هود، ابی هود پدر ایلیاقیم، و ایل یاقیم پدر عازور بود. عازور پدر صادوق، صادوق پدر یاکین، و یاکین پدر ایلی هود بود. ایلی هود پدر ایلی آذر، ایل آذر پدر متان، و متان پدر یعقوب بود. یعقوب پدر یوسف و یوسف شوهر مریم و مریم مادر عیسی مسیح بود. به این ترتیب افرادی که در بالا نامشان برده شد، از ابراهیم پیغمبر تا داود پیغمبر، چهارده نفر از داود پیغمبر تا زمان تبعید یهودی ها به بابل چهارده نفر، و از زمان تبعید تا زمان مسیح هم چهارده نفر بودند.
تولد عیسی مسیح
واقعه تولد عیسی مسیح به اینشرح است:
مریم مادر عیسی که در عقد یوسف بود، قبل از ازدواج با او، به وسیله روحالقدس آبستن شد. یوسف که سخت پایبند اصول اخلاق بود، بر آن شد که نامزدی خود را بر هم بزند اما در نظر داشت اینکار را در خفا انجام دهد تا مبادا مریم بیآبرو شود.
او غرق در اینگونه افکار بود که به خواب رفت. در خواب فرشتهای دید که به او گفت: «یوسف، پسر داود، از ازدواج با مریم نگران نباش! کودکی که در رحم اوست، از روحالقدس است. او پسری خواهد زایید و تو نام او را عیسی (یعنی نجات دهنده) خواهی نهاد، چون او قوم خود را از گناهانشان خواهد رهانید.» و این همانپیغامی است که خداوند قرنها قبل به زبان نبی خود «اشعیا» فرموده بود که «بنگرید! دختری باکره آبستن خواهد شد و پسری به دنیا خواهد آورد و او را عمانوییل خواهند نامید.» (عمانوییل به زبان عبری به معنی «خدا با ما» است.) چون یوسف بیدار شد، طبق دستور فرشته عمل کرد و مریم را به خانهاش آورد تا همسر او باشد؛ اما با او همبستر نشد تا وقتی که او پسرش را به دنیا آورد و یوسف او را «عیسی» نام نهاد.
ستارهشناسان در جستجوی عیسی
۲) عیسی در زمان سلطنت «هیرودیس» در شهر «بیتلحم» یهودیه به دنیا آمد.
در آن هنگام چند مجوس ستارهشناس از مشرق زمین به اورشلیم آمده، پرسیدند: «کجاست آن کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره او را در سرزمینهای دوردست شرق دیدهایم و آمدهایم تا او را بپرستیم.»
وقتی اینمطلب به گوش هیرودیس پادشاه رسید، سخت پریشان شد. تمام مردم اورشلیم نیز از ماجرا آگاهی یافتند. او تمام علمای مذهبی قوم یهود را فراخواند و از ایشان پرسید:
«طبق پیشگویی پیامبران، مسیح در کجا باید به دنیا آید؟»
ایشان پاسخ دادند: «باید در بیت لحم متولد شود زیرا میکای نبی چنین پیشگویی کرده است: ای بیت لحم، ای شهر کوچک، تو در یهودیه، دهکدهای بیارزش نیستی، زیرا از تو پیشوایی ظهور خواهد کرد که قوم بنیاسراییل را رهبری خواهد نمود.»

فرشته وحی در حضور حضرت مریم (س)
آنگاه هیرودیس پیام محرمانهای برای مجوسان ستارهشناس فرستاد و از ایشان خواست تا به ملاقات او بیایند و به او اطلاع دهند که اولینبار ستاره را در چهزمانی دیدهاند. پس به ایشان گفت: «به بیتلحم بروید و به دنبال آن طفل بگردید. آنگاه نزد من بازگشته، به من خبر دهید تا من نیز بروم و او را بپرستم.»
پس از اینگفتوگو، ستارهشناسان به راه خود ادامه دادند. ناگهان ستاره را دیدند که در پیشاپیش آنان حرکت میکند تا به بیتلحم رسیده، بالای جایی که کودک در آنجا بود ایستاد. ستارهشناسان از شادی در پوست نمیگنجیدند.
وقتی وارد خانهای شدند که کودک و مادرش مریم در آن بودند، پیشانی بر خاک نهاده، کودک را پرستش کردند. سپس هدایای خود را گشودند و طلا و عطر و مواد خوشبو به او تقدیم کردند. اما در راه بازگشت به وطن، از راه اورشلیم مراجعت نکردند تا به هیرودیس گزارش بدهند، زیرا خداوند در خواب به آنها فرموده بود که از راه دیگری به وطن بازگردند.
فرار به مصر
پس از رفتن ستارهشناسان، فرشته خداوند در خواب بر یوسف ظاهر شد و گفت: «برخیز و کودک و مادرش را برداشته، به مصر فرار کن و همانجا بمان تا تو را خبر دهم؛ زیرا هیرودیس پادشاه میخواهد کودک را به قتل برساند.» یوسف همانشب مریم و کودک را برداشت و به سوی مصر رفت و تا زمان مرگ هیرودیس در آنجا ماند. یکی از انبیاء قرنها پیش درباره اینموضوع پیشگویی کرده و گفته بود: «پسر خود را از مصر فرا خواندم.»
اما وقتی هیردویس متوجه شد که ستارهشناسان از دستور او سرپیچی کردهاند، بسیار خشمگین شد و سربازانی را به بیتلحم فرستاد تا تمام کودکان دوساله و کمتر را که در آن شهر و در تمام حومه آن بودند قتلعام کنند. زیرا طبق گفته ستارهشناسان، ستاره دو سال پیش از آن ظاهر شده بود. اینرفتار بیرحمانه هیردویس را قبلا ارمیای نبی چنین پیشگویی کرده بود:
«صدای گریه و ماتم از رامه به گوش میرسد. راحیل برای فرزندانش میگرید و آرام نمیگیرد، چون فرزندانش مردهاند.»
بازگشت از مصر
پس از مرگ هیردویس، در مصر فرشته خداوند در خواب بر یوسف ظاهر شد و به او گفت: «برخیز و کودک و مادرش را بردار و بازگرد، چون کسی که قصد قتل کودک را داشت، خود مرده است.»
پس یوسف بیدرنگ با کودک و مادرش بازگشت. اما در راه، وقتی شنید که پسر هیردویس، «آرکلاپوس» جانشین پدرش شده و در یهودیه سلطنت میکند، ترسید. باز در عالم خواب به او وحی رسید که به یهودیه نرود. پس او به ایالت جلیل رفت و در شهر ناصره ساکن شد. باز در اینجا پیشگویی انبیا جامه عمل پوشید که: «او ناصری خوانده خواهد شد.»
این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.
واکاوی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حذف کودکان از مراسمها«از کودکان در مراسمی دیگر پذیرایی میشود»؛ جمله ای شیک، اما ویرانگر
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی































