خون آشام در متون اسلامی
خون آشام در متون اسلامی

و عجیب آن که بعضی عقیده داشتند که این عمل، کار «جانور» نیست بلکه کار آدمیزاد و جادوگری از طبقۀ «جوکی» (مرتاضان هندی) است که چنین قابلیتی دارد که به شکل و شمایل درنده ظاهر می شود؛ ولی من این نظر را باور نکردم در حالی که عده ای چنین می گفتند.» [۱]

 

  همیشه موضوع «خون آشام»، ما را به یاد «ژانر وحشت سینما» و نوشته های ترسناک «بِرام اِستوکر» (Bram Stoker)، متوفای ۱۹۱۲ میلادی و قصۀ «دراکولا» می اندازد.

خون آشام در متون اسلامی

اما این بار می خواهم این حس وحشت و ترس را از خلال سفرنامۀ ارزشمند «اِبن بَطوطَه» (م. ۷۷۹ق.)، سیاح و جهانگرد نامی مسلمان در بخشی از سفر خود به شهر «پَروان» کشور هندوستان قدیم، تقدیم شما نمایم. البته این شهر، در زمانی که ابن بطوطه در قرن هشتم هجری به آنجا رفته، شهری مسلمان نشین بوده است. او در زمینۀ بحث اصلی ما، گزارشی را از مردم محلی و شاهدان ماجرا نقل می کند که ارزش اندیشیدن و القای ترس و وحشت در آدمی دارد.

خون آشام در متون اسلامی

او در این رابطه نوشته است؛ «یکی از ساکنان این شهر (پَروان) به من یادآور شد، شب ها، درّنده ای داخل شهر می شود، در حالی که دروازۀ شهر بسته است و تعداد زیادی از مردمان شهر، توسط این درنده به قتل رسیده اند و مردم در حیرت هستند که آن درنده از کجا وارد شهر می شود؟!

[ابن بطوطه در ادامۀ گزارش گوید:] به من خبر داد «محمد تَوفیری» از ساکنان آن شهر که او همسایۀ من [در مدت اقامتم در آنجا] بود و گفت: شبی، آن درنده وارد خانۀ من شد و کودکی را رُبود.

و به من (ابن بطوطه) شخصی غیر از او  نیز خبر داد که عده ای در مراسم عروسی بودند؛ یکی از آن ها به جهت حاجتی از آنجا خارج می شود و آن درنده، او را می رُباید و سپس، آن ها در جست و جوی او می روند و جنازه اش را در «بازار»  پیدا می کنند، به صورتی که آن درنده، «خون» او را نوشیده ولی گوشت تن او را رها نموده بود و [اهل آنجا] گفتند که آن درندۀ خون آشام با همۀ طعمه ها و قربانی های خود این گونه رفتار می کند!

خون آشام در متون اسلامی

و عجیب آن که بعضی عقیده داشتند که این عمل، کار «جانور» نیست بلکه کار آدمیزاد و جادوگری از طبقۀ «جوکی» (مرتاضان هندی) است که چنین قابلیتی دارد که به شکل و شمایل درنده ظاهر می شود؛ ولی من این نظر را باور نکردم در حالی که عده ای چنین می گفتند.» [۱]

پی نوشت

[۱]رحله ابن بطوطه، ج۴، ص۱۹.

دکتر سید مرتضی میرسراجی، مدرس دانشگاه

+