چند وقت اخیر فضای مجازی پر بود از جنجال و حاشیه سلبریتیهایی که یک روزی محبوب دل مردم بودند اما با یک حرف یا رفتار عجیب، هجمه زیادی علیه آنها شکل گرفت. از اجرای محمدرضا شایع در برنامه گنگ علی ضیا و مهران غفوریان و سیامک انصاری در برنامه بازمانده، تا صحبتهای خداداد عزیزی روی […]
چند وقت اخیر فضای مجازی پر بود از جنجال و حاشیه سلبریتیهایی که یک روزی محبوب دل مردم بودند اما با یک حرف یا رفتار عجیب، هجمه زیادی علیه آنها شکل گرفت. از اجرای محمدرضا شایع در برنامه گنگ علی ضیا و مهران غفوریان و سیامک انصاری در برنامه بازمانده، تا صحبتهای خداداد عزیزی روی آنتن زنده و حواشی وحید شمسایی.

هادی اعتمادیمجد، منتقد و روزنامهنگار، در این باره مینویسد:
مثل شایع؛ رپری که حالا باید شب و روز به این فکر کند «دیگه مگه میشه باز اون آدمِ همیشه شد»!
مثل غفوریان و انصاری؛ مکانیک تپل و خالی بندِ تو دل بروی سابق و کیانوش با دیسیپلین برره، اما سیبل انزجار فعلی.
مثل مهران رجبی؛ آچار فرانسه محبوب صداوسیما و نامحبوب مردم.
مثل خداداد؛ غزال تیزپای محجوب سابق، سوگلی بیادب و هتاک اما محبوب تلویزیون.
مثل دبیر؛ قهرمان المپیکی مدالآور دیروز…. که هورای جانانه یک استادیوم برای جهان پهلوانی که او چشم دیدنش را ندارد، هوار شد روی سرش!
مثل افتخاری؛ خواننده خوش صدا خودش را انداخت در آغوش رئیسجمهوری که نباید تا سالهاست چوبش بخورد.
مثل نیما نکیسا و وحید شمسایی؛ گلر و آقای گلی که مجیز قدرت را گفتند تا پُست بگیرند و از مردم رد شدند.
شاید این لیست برای خیلیهای دیگر جا داشته باشد؛ از محمدرضا گلزار و بهاره رهنما گرفته تا یوسف تیموری و الهام چرخنده و…
این روزها حفظ محبوبیت خیلی کار سختی شده. «محبوب» به مفهوم «مردمی» بودن. همرنگ و هم درد واقعی جماعت کوچه و بازار. قدیمترها این طور نبود. کافی بود آدم معروفه دو تا فیلم و سریال دبش بازی کند، یک ترانه کولاک بخواند، توی زمین چند تا گل خوب بزند. چه میدانم… روی تشک حریف را ضربه فنی کند و طلا بگیرد. با همینها تا مدتها محبوب میماند.
تهش هم دو تا مصاحبه با حرفهای قشنگ. پشت صحنه توی چشم نبود. ذات آدمها و ریاکاری احتمالیشان خیلی معلوم نبود. قضاوتها در گوشی بود و محفلی.
الان از این خبرها نیست. نه که محبوب شدن راحت شده باشد، اما محبوب ماندن، شده کار رستم دستان. برای منفور شدن پیش خلق الله، ۱۰۱ راه وجود دارد. نه آن مردم دو درصدی البته!
مردمی سرخورده که خط یا چیزهای سفید دیگری ندارند. وصل نیستند. برای بقا باید از خروسخوان تا بوق سگ بدوند. همان آدمهای شریف که خوب یا بد، فشار زندگی و افتادن پردهها، مجوزی شده تا با یک لغزش، پرونده طرف را بپیچند. تبدیلشان کنند به سلبریتیهایی با کامنتهای بسته! مچاله!
خلاصه که اگر محبوب هستید و این برایتان مهم است، خیلی باید مراقب باشید. کوره راههای منفور و طرد شدن رِی کرده. عذرخواهی با فیگور شرمندگی هم جواب نمیدهد. جاده حسابی لغزنده است!
این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود







































