آوش نوشت: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران این هفته تریبون خود را در اختیار وزیر خارجه روسیه گذاشت و به او فرصت داد تا دیگر بار دست به اتهامزنی علیه محمدجواد ظریف بزند و به تفصیل برای بار دوم در چند ماه اخیر وی و عراقچی، مذاکره کننده ارشد تیم ایران، را مسوول گنجانده شدن مکانیسم […]

آوش نوشت: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران این هفته تریبون خود را در اختیار وزیر خارجه روسیه گذاشت و به او فرصت داد تا دیگر بار دست به اتهامزنی علیه محمدجواد ظریف بزند و به تفصیل برای بار دوم در چند ماه اخیر وی و عراقچی، مذاکره کننده ارشد تیم ایران، را مسوول گنجانده شدن مکانیسم ماشه در برجام کند ، که طبق قانون و اخلاق باید حافظ منافع ملی کشور باشد. آن هم در شرایطی که وزیر خارجه سابق ایران، اوایل آبان ماه در جمع خبرنگاران درباره علت سکوت خود در برابر ادعاهای لاوروف گفته بود: «من موظف بودم به برخی پرسشها پاسخ ندهم، زیرا شورای عالی امنیت ملی از من خواست از ارائه توضیحات بیشتر خودداری کنم.» وی در عین حال توضیح داده بود: «پاسخی هشتصفحهای آماده کرده بودم که در آن با ذکر تاریخ و جزئیات، ثابت میکردم برخی ادعاها خلاف واقع است.»
به نظر می رسد این تریبون دادن به یک فرد خارجی تصادفی نبوده بلکه با هدف ضربه زدن به ظریف در پی سخنان اخیر او در دوحه است. درست ۱۰ روز پیش از انتشار مصاحبه صداوسیما با لاوروف، محمد جواد ظریف با تریبونی که در دوحه فروم به او داده شد، تمام قد به گونهای از منافع ملی ایران حمایت کرد که سخنان او بازتابی جهانی یافت. اما صداوسیما نه سخنان ظریف در دوحه را منعکس کرد و نه بازتابهای جهانی آن را! در واقع صداوسیما منافع ملی را فدای تسویه حسابهای شخصی کرد.
اگر نهادهای داخلی ظریف را ملزم به سکوت کردند تا حتی از حق خود دفاع نکند و به اتهامهای لاوروف پاسخ ندهد تا تداوم این چالش به منافع ملی ایران ضربه نزند، جای این سوال باقی میماند که چرا رسانهای که لقب ملی بودن را یدک میکشد، باید به سراغ طرف دوم این دعوا رفته و به او تریبونی بدهد که اتهامات واهی خود را علیه شناخته شدهترین دیپلمات ایرانی در جهان تکرار کند؟
اقدام صدا و سیما در حالی است که این سازمان وظیفه بسیار دشواری برای ایجاد همبستگی داخلی بر عهده دارد و دست زدن به چنین اقدامات مغرضانه با اهداف شخصی، برخلاف توصیههای رهبری در این خصوص بوده و مسیر ایجاد همبستگی در کشور را ناهموار میسازد.
لاوروف دوباره چه گفت؟
سرگئی لاوروف در مصاحبهای که دوشنبه شب بعد از بخش خبری ۲۱ شبکه خبر منتشر شد، گفت: «اروپاییها مکانیسم ماشه یا همان اسنپ بکی را فعال کردند که در چارچوب برجام توافق شده بود. اما مستقیما بین وزرای خارجه ایران و ایالات متحده توافق شده بود و بقیه، حداقل روسیه و چین در تدوین این مکانیسم که در رویه جهانی بیسابقه است، شرکت نداشتند. مکانیسمی که به هر عضوی از این گروه که روی برنامه هستهای ایران کار میکرد، اجازه می داد که ادعا کند ایران تعهداتش را اجرا نمیکند. پس ما قطعنامه میدهیم و هیچکس نمیتواند قطعنامه را وتو کند و تحریمها به طور خودکار بر میگردد. وقتی سال ۲۰۱۵ فهمیدیم چنین راه حلی بین مذاکره کنندگان امریکایی و ایرانی پیدا شده، از دوستان ایرانی پرسیدیم، آیا مطمئن هستید این درست است؟ پاسخ دادند ایران قصد ندارد هیچ چیزی را نقض کند.»
این سخنان و تکرار ادعاهای وزیر خارجه روسیه در حالی است که نگاهی به خاطرات شرمن و کتاب راز سر به مهر نوشته ظریف و تیم مذاکرات برجام، خلاف آن را نشان میدهد.
عدم تطابق اظهارات لاوروف با خاطرات شرمن
وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکا در مذاکرات برجام، در کتاب خاطرات خود تحت عنوان «نه برای ترسوها: درسهایی در شجاعت، قدرت و پایداری» ۱۴ بار کلمه اسنپبک را به کار برده که در اغلب آنها نام لاوروف یا روسیه کنار این کلمه دیده میشود.
او در فصل نهم این کتاب با عنوان ماراتن وین در صفحات ۱۷۸ تا ۱۸۲ درباره وزیر خارجه روسیه نوشته است که لاوروف اسنپبک را ابزاری در جهت تثبیت لغو تحریمها بدون از دست دادن اهرم فشار میدید. شرمن تاکید میکند: «این چاقوی جراحی لاوروف بود که کمک کرد آخرین قطعات پازل در جای خود قرار گیرند.»
شرمن در فصل دهم کتابش نیز در صفحات ۱۹۵ تا ۱۹۷ شرح میدهد که لاوروف در عوض اسنپبک امکان همکاریهای مشروع روسیه و ایران در زمینه پروژههای هستهای غیر نظامی را برای کشورش حفظ کرد.
شرمن همچنین ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ در مصاحبه با وبگاه «راشن مترز» تاکید کرده است: «لاوروف نقشی محوری و سودمند در تدوین اسنپ بک داشت.»
«راز سر به مهر» درباره اسنپبک چه میگوید؟
علاوه بر شرمن در صفحه ۲۸۷ کتاب «راز سر به مهر»، که روایتی رسمی از مذاکرات برجام به قلم چند تن از سیاستمداران برجسته ایران از جمله ظریف است، نوشته شده: «شرط دوم هم چنین شد که امکان برگشت قطعنامهها در صورت نقض عهد از سوی ایران به صورت خودکار وجود داشته باشد…. اما جمهوری اسلامی ایران با مفهوم خودکار یا اتوماتیک مخالف است.»
بنابراین، موضع ظریف، مخالفت با «اسنپبک» بود اما با فشار سنگین طرفهای غربی و نیز به تعبیر شرمن «نقش محوری لاوروف» نهایتا، مکانیسم ماشه در برجام گنجانده شد.
آیا مسئولیت مذاکره تک نفره است؟
لاوروف این سخنان را در شرایطی بر زبان آورده که قطعا خود او هم مانند همه سیاستمدارانی که پشت میز مذاکرات برجام نشسته بودند، میداند که در چنین مذاکراتی با چنین دشواریهایی هرگز یک نفر تصمیمگیرنده نهایی نیست و اگر اسنپبک که یکی از بخشهای اصلی برجام به گواه وندی شرمن و خود لاوروف، بودهاست، مورد تایید ایران قرار گرفت، کل نظام مهر تائید خود را بر آن زده بود.
ظریف خود نیز بارها از جمله در گفت و گوی ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ خود با روزنامه «همشهری» تاکید کرده است:« برجام تصمیم کل نظام بود.» او ۳۰ دی ۹۹ نیز در صحن مجلس تاکید کرد:«مبنای سیاست ما در برجام فرمایشهای رهبر انقلاب است.»
رهبر انقلاب نیز بارها از خدمات و شخصیت ظریف تمجید کردهاند:«هیچکس نباید این مجموعه مذاکرهکنندگان ما را … سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند.» (ایسنا ۱۲ آبان ۹۲).
یک انتقام چند ساله
هیچ بعید نیست لاوروف هنگامی که این سخنان را چه در سخنان چند ماه پیش و چه اکنون بیان کرده، گوشه نگاهی هم به سخنان پیشین ظریف درباره نقش روسیه در مذاکرات برجام و سیاست خارجی ایران داشته است (بویژه سخنان او در مصاحبه محرمانه با سعید لیلاز که به طرز عجیبی رسانهای شد).
ظریف که در آن مصاحبه بارها بهصراحت گفته بود: «روسیه از حصول توافق برجام خوشحال نبود»، به ضرباتی که این کشور در جریان مذاکرات به ایران زد، پرداخت. او در بخشی از این مصاحبه میگوید: «وقتی روسها فهمیدند برجام دارد به نتیجه میرسد، پیشنهادات جدید دادند و تا روز آخر تمام قد به میدان آمدند…. متنی به ما رسید که روسیه و فرانسه روی آن توافق کرده بودند. من متن را دیدم و گفتم این متن بسیار خطرناک است و بر اساس آن باید هر ۶ ماه از شورای حکام برای ادامه برجام رای بگیریم.»
ظریف همچنین فاش کرده است: «روس ها فکر نمیکردند برجام به نتیجه برسد…. وقتی با آمریکاییها توافق کردیم روسیه اعلام کرد سوخت بوشهر را مادامالعمر میدهیم. این ضربه اول بود. اعلام کردیم نمیخواهیم متکی به خارج باشیم که روسیه ضربه دوم را زد و تاکید کرد، اجازه نمیدهد ایران از سوخت خودش برای بوشهر استفاده کند.»
خنجرهای تاریخی روسیه و شوروی بر پهلوی ایران
البته نگاهی به عملکرد مسکو درقبال ایران نیز دلایل دلخوری مردم ایران از آن را نشان میدهد. جدیدترین موضعگیری های روسیه در قبال ایران که در آن منافع ایران به عنوان شریک قدیمیاش را نادیده گرفته است به جنگ ۱۲ روزه برمیگردد؛ زمانی که روسیه با وجود محکومیتهای کلامی دیپلماتیک علیه اسرائیل همچنان حاضر به مداخله نظامی یا حتی کمک نظامی به ایران نشد. این جنگ همچنین باعث شد، ایرانیان این سوال را بپرسند که چرا روسیه با وجود کمکهای پهپادی ایران به این کشور در جنگ با اوکراین، هنوز هواپیماهای سوخوی درخواستی ایران و سامانه دفاعی اس ۳۰۰ را تحویل نداده است؟ همچنین در فیلمی که اخیرا از مصاحبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ ولادیمیر پوتین با تاکر کارلسون منتشر شد نیز میبینیم و میشنویم که او درباره معامله کردن با بوش سخن میگوید و تاکید میکند: «به بوش گفتم استقرار سامانه موشکی در لهستان را منتفی کنید تا با شما علیه برنامه موشکی ایران همراه شوم. در تاریخ قطعنامههای سازمان ملل نیز میبینیم که روسیه به هر شش قطعنامه ضدایرانی سازمان ملل رای مثبت داده است.
اندکی پیشتر از آن در جریان جنگ ایران و عراق، روسیه (که در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی بود) بزرگترین تامین کننده تسلیحات عراق بوده و صراحتا ایران را مقصر آغاز جنگ میدانست. به این موارد بیفزایید، خنجرهای تاریخی روسیه (شوروی) بر پهلوی ایران؛ نظیر عهدنامه گلستان، عهدنامه ترکمانچای، قرارداد ۱۹۰۷ و تقسیم ایران، به توپ بستن مجلس شورای ملی در سال ۱۹۰۸، اشغال ایران در جریان جنگ جهانی اول و دوم، غائله آذربایجان در سال ۱۹۴۶ و رژیم حقوقی دریای خزر.
با نگاهی به این سوابق بهتر میتوان دریافت، چرا لاوروف خود را وارد یک منازعه سیاسی داخلی ایران کرده است. شاید تلاش کرملین برای ضربه زدن به اعتبار ظریف از طریق این اتهامات به نتیجه دلخواه نرسد، اما جریانهای تندرو و روسوفیل داخلی که نظرات آنها در صدا و سیمای به اصطلاح ملی نیز دیده می شود،بیگمان به تکاپو ادامه میدهند تا از این اتهامات بهرهبرداری حداکثری کنند. این در حالی است که در شرایط کنونی عقلانیت حکم میکند، نظام با هدف پیشگیری از دیگر مداخلهجوییهای کرملین، با بازنگری در نگرش «شریک استراتژیک»، سیاستخارجی مستقلتری را در اولویت قرار دهد.
این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود







































