روزبه کردونی – روزنامه اطلاعات: آنچه یک راهبر را از مدیر متمایز می‌کند، توان پاسخ‌دادن به پرسش «چرا» پیش از «چه» و «چگونه» است.  راهبران الهام‌بخش از آینده آغاز می‌کنند؛ از مقصدی که معنا می‌سازد و به کنش جهت می‌دهد.  نقش نظام حکمرانی و دولت، در این معنا، صرفاً هماهنگ‌کردن سازوکارهای اجرایی نیست، بلکه صورت‌بندی چرایی […]

روزبه کردونی – روزنامه اطلاعات: آنچه یک راهبر را از مدیر متمایز می‌کند، توان پاسخ‌دادن به پرسش «چرا» پیش از «چه» و «چگونه» است.  راهبران الهام‌بخش از آینده آغاز می‌کنند؛ از مقصدی که معنا می‌سازد و به کنش جهت می‌دهد.  نقش نظام حکمرانی و دولت، در این معنا، صرفاً هماهنگ‌کردن سازوکارهای اجرایی نیست، بلکه صورت‌بندی چرایی حرکت است: ساختن افق مشترکی که تصمیم‌های امروز را قابل فهم کند، هزینه‌ها را قابل تحمل سازد و مسیر را معنادار نماید. حکمرانی زمانی از سطح اداره امور فراتر می‌رود که مقصد را روشن کند؛ سیاست بدون افق به مدیریت روزمره تقلیل می‌یابد.

مسئله بنیادین سیاست، اغلب نه کمبود ابزار که غیبت جهت است. جامعه‌ای که با سیاست‌های واکنشی زیسته، بیش از هر چیز به بازگشت معنا نیاز دارد. معنا زمانی پدیدار می‌شود که اکنون به آینده وصل شود. بازگشت آینده به زبان سیاست، شرط شکل‌گیری امید پایدار است؛ امیدی که وعده نیست، افق است. چنین امیدی نه خوش‌بینی خام است و نه انتظار بهبود فوری؛ امیدی است معطوف به آینده‌ای گفتنی و قابل تصور.

از این منظر، مهم‌ترین مأموریت امروز رئیس‌جمهور نه انباشت قدرت اجرایی است و نه نمایش کارآمدی کوتاه‌مدت؛ بلکه معماری افق و ساختن پیوندی پایدار میان اکنون و آینده است. 

افق وعده‌ی نتیجه نمی‌دهد؛ جهت می‌دهد. جامعه‌ای که جهت را می‌بیند، می‌تواند هزینه‌ها را بپذیرد؛ جامعه‌ای که جهت ندارد، حتی در ثبات نسبی نیز دچار فرسایش اعتماد می‌شود. 

در این معنا،  امید زمانی پایدار می‌ماند که آینده قابل تصور باشد و این تصور، به کنش امروز معنا بدهد. اگر آینده از گفتار رسمی حذف شود، امید نیز به‌تدریج فرسوده می‌شود. این فرسایش نه با اعتراض‌های پرصدا، بلکه با سکوت، تعویق و بی‌تفاوتی اجتماعی خود را نشان می‌دهد و دقیقاً به همین دلیل خطرناک‌تر است. جامعه‌ای که پرسش «به کجا می‌رویم؟» در آن خاموش شود، از «ساختن» به دوام‌آوردن می‌لغزد.

پیوند این مأموریت با مسئله‌ای ملموس، آن را از سطح انتزاعی فراتر می‌برد: کاهش رنج.

رنج اجتماعی  صرفاً محصول کمبود منابع یا شدت بحران‌ها نیست؛ بخش مهمی از آن از بی‌معنایی، بلاتکلیفی و ناتوانی در تصور آینده و برخی دیگر نیز از اسیر ماندن در دام بوروکراسی ناکارآمد زاده می‌شود.

جامعه‌ای که نمی‌داند به کجا می‌رود، حتی اگر فشارهای مادی‌اش کاهش یابد، همچنان رنج می‌برد. افق، رنج را حذف نمی‌کند، اما آن را قابل تحمل و قابل تفسیر می‌سازد. وقتی مردم بدانند رنج امروز در مسیر چه فردایی معنا پیدا می‌کند، تاب‌آوری افزایش می‌یابد و فرسایش روانی کاهش پیدا می‌کند.

از این‌رو، افق‌سازی نه فقط یک وظیفه سیاسی، بلکه شکلی از سیاست‌گذاری برای کاهش رنج است: کاستن از رنجِ ناشی از سرگردانی، تعویق و بی‌جهتی.از سوی دیگر مهم است تأکید شود که خلأ افق هرگز خالی نمی‌ماند. اگر حکمرانی نتواند آینده را صورت‌بندی و روایت آینده را از درون تولید کند، دیگران این کار را خواهند کرد. آینده، در جهان معاصر، یکی از منابع قدرت است. واگذاری آینده ـ حتی ناخواسته ـ به معنای سپردن جهت زندگی جمعی به روایت‌هایی است که الزاماً از دل جامعه برنخاسته‌اند. جامعه‌ای که داستانی از فردای خود نداشته باشد، ناگزیر مصرف‌کننده آینده‌های دیگران می‌شود.

در چنین چارچوبی، معیار سنجش موفقیت ریاست‌جمهوری را باید فراتر از شاخص‌های کوتاه‌مدت دید. پرسش اصلی این نیست که چه تعداد برنامه اجرا شده یا کدام بحران مهار شده است؛ پرسش این است که آیا سیاست دوباره توانسته است آینده را به موضوع گفت‌وگو بدل کند یا نه. آیا تصمیم‌ها به سمتی اشاره می‌کنند که مردم بتوانند خود را در آن ببینند و هزینه‌ها را در پرتو یک مقصد معنادار بپذیرند؟

در نهایت، بر این باورم مهم‌ترین مأموریت مسعود پزشکیان این است که آینده را به حکمرانی بازگرداند، نه با وعده‌فروشی و نه با اسطوره‌سازی از ظرفیت‌ها، بلکه با افق‌سازی صادقانه. سیاستی که افق نسازد، حتی اگر کارآمد باشد، رنج را کم نمی‌کند؛ آن را بی‌معنا می‌کند. و حکمرانی‌ای که افق نسازد، نمی‌تواند انتظار امید پایدار، اعتماد اجتماعی و همراهی ماندگار داشته باشد.

منبع خبر: اطلاعات انلاین

این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.

«از کودکان در مراسمی دیگر پذیرایی می‌شود»؛ جمله ای شیک، اما ویرانگر ۲۹ آذر ۱۴۰۴

واکاوی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حذف کودکان از مراسم‌ها«از کودکان در مراسمی دیگر پذیرایی می‌شود»؛ جمله ای شیک، اما ویرانگر

ازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج می‌کنند؟ ۲۲ آذر ۱۴۰۴

تحلیل جامعه‌شناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج می‌کنند؟

چهره‌های مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی ۱۷ آبان ۱۴۰۴

لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهره‌های مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی

زیرنویس را در شبکه‌های اجتماعی همراهتان داشته باشید