جلال رفیع – ضمیمه ادب و هنر روزنامه اطلاعات|  هوا مسیح نَفَس گشت و باد نافه گشـایدرخت سبز شد و مـرغ در خـروش آمـدچه جای صحبت نامحرم است مجلس انسسرپیالـه بپوشـان که خرقـه‌پـوش آمـد … رسول‌الله(ص) فی صِفَۀ عیسی(ع): یا اُمَّ اَیمَن! اَما عَلمتَ اَنَّ اَخی عیسی… الف ـ کان لا یُخبِیءُ غَشاء لِغَداء و […]

جلال رفیع – ضمیمه ادب و هنر روزنامه اطلاعات| 

هوا مسیح نَفَس گشت و باد نافه گشـای
درخت سبز شد و مـرغ در خـروش آمـد
چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
سرپیالـه بپوشـان که خرقـه‌پـوش آمـد

… رسول‌الله(ص) فی صِفَۀ عیسی(ع): یا اُمَّ اَیمَن! اَما عَلمتَ اَنَّ اَخی عیسی…

الف ـ کان لا یُخبِیءُ غَشاء لِغَداء و لاغَداء لِعَشاء؟!

روزی پیامبر اسلام از اُمُ اَیمَن ـ از زنان شهیر صدراسلام و کسی که محمد(ص) می‌گفت او مادر من است پس از مادرم ـ پرسید: مگر نمی‌دانی که برادرم عیسی(ع) نه شامش را برای صبحانه فردا نگه می‌داشت و نه خوراک صبحگاهی‌اش را
 برای شام؟

ب ـ یأکُلُ مِن ورق الشّجر، و یَشرَبُ مِن ماء المَطَر؟…

ای امّ ایمن، مگر نمی‌دانی که برادرم عیسی(ع) از برگ درختان می‌خورد و از آب باران می‌نوشید؟

ج ـ یَلبَسُ المُسُوحَ، و یبَیتُ حیثُ یُمسی، و یَقولُ یَأتی کلُّ یوم بِرِزقه؟!

نمی‌دانی که برادرم عیسی علیه‌السلام کرباس و پلاس می‌پوشید و چون شب فرا می‌رسید در همانجا که بود می‌خوابید و می‌گفت که هر روز با خودش روزی مرا همراه 
می‌آورد؟…(میزان‌الحکمه،به نقل از کنزالعمّال)
***
… کریسمس،‌هر سال یادآور حضور و ظهور بزرگمردی است که تندیس زنده و مقدس وارستگی و فرزانگی بوده است. 

البته کسانی هم هستند که از میلاد و مسیح و مریم مقدس، چیزی جز نام نمی‌دانند و از ژانویه و کریسمس نیز جز کریسمست و کریسمستی(!) چیزی نمی‌دانند؛ اما بسیاری نیز بوده‌اند و خواهند بود که از دَم حیات بخش عیسی روح‌الله، جان معرفت و معنویّت می‌گیرند و دم به دم احیاء موات می‌کنند.

کاردینالِ رُمان انسانی و جهانی «بینوایان» اگر چه عالیجناب است و اگرچه صاحب قدرت و ثروت است، اما وقتی شمعدان نقره‌ای گرانقیمت را در دست «ژان والژان» زندانی کشیده و محکوم شده و مُهر مجرمیّت خورده و مرتکب سرقت شده می‌بیند و بلافاصله شمعدان نقره‌ای همتای آن را نیز خود بر می‌دارد و به او می‌دهد و می‌گوید: چرا این یکی را جا گذاشته بودی؟!… خواننده رمان و شنونده داستان را غرق در حیرت می‌ کند. خواننده و شنونده با ناباوری باور می‌کند که مسیح دوباره ظهور کرده است. مسیح باز مصلوب. مسیح باز محبوب .

هیچ کس شاید نه آن بخشش شگفت انگیز کاردینال مسیحی و نه آن منش و روش زندگی عیسی مسیح را نتواند در دنیای کنونی و در قرن بیست و یکم عملی کند.

شاید اگر بتواند هم، نخواهد که چنین کند. زیرا در این دنیا و در این قرن،‌حتی بسیاری از قدرت‌های مدعی و منادی مسیح نیز چنین که نمی‌کنند،‌ بماند؛ برعکس هم عمل می‌کنند. و البته بسیاری از قدرت‌های مدعی و منادی محمد نیز همینطور!

جهان قدرتمندان، جز موارد مستثنی، غالباً چنین بوده و هست. حکایت جهان غیر قدرتمندان هم همین است.

لازم نیست که فقط سوء نیت داشته باشی تا مشی و منش مسیح را رها کنی. بسیاری از آنان که حسن نیت دارند هم می‌نالند که نمی‌توانند مسیح‌وار زندگی کنند.

چه کسی می‌تواند نوشیدنی‌اش آب باران باشد و خوردنی‌اش برگ درختان؟ چه کسی می‌تواند به سخن سعدی عمل کند که گفت:«درویش، هر کجا که سرآید، سرای اوست»؟… کدام درویش؟…. انگار دیگر حتی درویش هم در عصر تکنولوژی و فناوری، درویش سابق نیست!

آیا در زندگی پیامبران و امامان باید عیناً به جست وجوی همان شیوه‌هایی رفت که ممکن است فقط به علت تناسب با مقتضیات زمانی و مکانی در عهد خود آنان، به کار گرفته شده باشد؟ مثلاً آیا مسلمانان باید به جای تأسیس بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی و بازرگانی و صنایع و نیز سیاستگزاری‌های علمی و عملی جدید، فقط شب‌ها به همان سبک و شیوۀ امام علی در دل تاریکی از جای برخیزند و کیسه‌های آرد و خرما را بردوش خود و مدیران کشور خود بگذارند و در کوچه‌ها و پسکوچه‌های شهر به دنبال فقیر و یتیم بگردند؟…

این شیوه امروز اگر قابل اجرا هم باشد، فقط در حد خودش و به جای خودش می‌تواند ارجمند باشد؛ ‌اما هرگز کافی نخواهد بود. 

از علی باید اصل عدالت را و اصل مردمیاری را و اصل فقرزدایی را به یاد داشت و به میدان عمل کشاند، ‌اما کوفه و تهران را نباید با هم اشتباه گرفت. کوفه آرمان نیست، عدالت است که آرمان است. شیعیان در آرمان‌ها و سیاست‌های شان «کوفَوی» نیستند،  «علوی‌»اند. و این دو، یکی نیست.

حکایت مسیحیان و مسیح هم همین است. از مسیح چه باید آموخت؟ پیامبر اسلام، از زندگی برادرش عیسی به ما چه می‌خواهد بیاموزد؟ فداکاری و خدمتگزاری و مردم یاری و هدایتگری و عدالت‌ورزی و سبکباری و ستم‌زدایی و صلح‌جویی و پاکدامنی را، یا آنچه را که ممکن است فقط شیوه‌های متغیّر و متناسب با مقتضیات زمان و مکان بوده است؟… بله، همه شیوه‌ها متغیر نیست، اما آیا همه شیوه‌ها لایتغیر است؟!

منبع خبر: اطلاعات انلاین

این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.

«از کودکان در مراسمی دیگر پذیرایی می‌شود»؛ جمله ای شیک، اما ویرانگر ۲۹ آذر ۱۴۰۴

واکاوی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حذف کودکان از مراسم‌ها«از کودکان در مراسمی دیگر پذیرایی می‌شود»؛ جمله ای شیک، اما ویرانگر

ازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج می‌کنند؟ ۲۲ آذر ۱۴۰۴

تحلیل جامعه‌شناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج می‌کنند؟

چهره‌های مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی ۱۷ آبان ۱۴۰۴

لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهره‌های مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی

زیرنویس را در شبکه‌های اجتماعی همراهتان داشته باشید