زینب واعظ محرابی – روزنامه اطلاعات| پس از سقوط نیکلای دوم، آخرین امپراتور روسیه، در سال ۱۹۱۷ م/ ۱۲۹۵ش، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تأسیس شد. این کشور از روسیه و پانزده جمهوری دیگر تشکیل میشد و تا زمان انحلال در سال ۱۹۹۱م/۱۳۷۰ش، بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا را در بر میگرفت و پهناورترین […]

زینب واعظ محرابی – روزنامه اطلاعات| پس از سقوط نیکلای دوم، آخرین امپراتور روسیه، در سال ۱۹۱۷ م/ ۱۲۹۵ش، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تأسیس شد. این کشور از روسیه و پانزده جمهوری دیگر تشکیل میشد و تا زمان انحلال در سال ۱۹۹۱م/۱۳۷۰ش، بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا را در بر میگرفت و پهناورترین کشور جهان به شمار میرفت.
حکومت شوروی بر پایه اندیشه سوسیالیسم با گرایش کمونیستی و لنینیستی شکل گرفت و پس از تثبیت قدرت، مبارزه با دین و مذهب را در اولویت قرار داد. دین بهعنوان عامل عقبماندگی معرفی شد، مراکز دینی بسته و بسیاری از علما کشته شدند؛ با این حال، با وجود تبلیغات گسترده الحادی، مذهب بهطور کامل از جامعه شوروی ریشهکن نشد.
طبق قانون اساسی، قدرت عالی حکومت در اختیار شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی بود که دولت را انتخاب و قوانین اصلی را تصویب میکرد، اما در عمل همه امور کشور در دست حزب کمونیست قرار داشت و تصمیمگیریهای اصلی در دفتر سیاسی حزب انجام میشد. رئیس هیئترئیسه شورای عالی، رئیس کشور محسوب میشد.
شوروی در طول حیات خود هفت رهبر داشت که آخرین آنها میخائیل گورباچف بود. او در سال ۱۹۸۵م/۱۳۶۳ش به رهبری رسید و با اجرای اصلاحاتی مانندپرسترویکا و گلاسنوست کوشید نظام شوروی را بازسازی کند و در نهایت،در سال ۱۹۹۰م/۱۳۶۸ش بهعنوان نخستین رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.
نامه امام به گورباچف
پیشوایان دینی گاهی برای هدایت مردم از نامه و پیام استفاده میکردند. امام خمینی نیز در ۱۱ دی ۱۳۶۷ با الگوگیری از این سنت، نامهای به میخائیل گورباچف نوشت. در آن زمان شوروی هنوز قدرت زیادی داشت و جنگ سرد پایان نیافته بود، اما نشانههای زوال داخلی دیده میشد.
هدف امام از این نامه، دعوت رهبر شوروی به توحید، رهایی کشور از مادیگرایی و حمایت از مسلمانان روسیه و جمهوریهای آسیای میانه بود.هیئتی متشکل از آیتالله جوادی آملی، محمد جواد لاریجانی و مرضیه حدیدچی(دباغ) حامل نامه بودند و وظیفه داشتند پیام را تا زمان ابلاغ حفظ کنند و با دقت آن را ترجمه و قرائت کنند.
هیئت در ۱۴ دی ۱۳۶۷ وارد مسکو شد و مورد استقبال ویژه قرار گرفت. حضور مشاور ویژه گورباچف که تنها در استقبال از سران کشورها حاضر می شد، حکایت از جایگاه ویژه امام خمینی نزد گورباچف داشت.نامه توسط آیت الله جوادی آملی برای گورباچف قرائت شد و او با ادب به آن گوش داد و نکاتی را یادداشت کرد.
محتوای نامه
نامه امام خمینی به گورباچف، حدود ۱۶۶۰ کلمه و در پنج صفحه با خط خود ایشان نوشته شده بود. امام در آن، درخواست دقت و بازنگری گورباچف در تحلیل حوادث سیاسی جهان و مسائل شوروی را مطرح کرد و پیشبینی نمود جسارت او در برخورد با واقعیات میتواند منشاء تحولات جهانی باشد. ایشان آزادیهای نسبی ایجاد شده، از جمله پخش اذان در بعضی جمهوریهای شوروی، پس از هفتاد سال را ستایش و نکات اساسیای را یادآور شد.
امام خمینی بیاعتقادی به خدا و مبارزه با خدا و مبدأ هستی را مشکل اصلی شوروی دانست، نه اقتصاد و آزادی.ایشان با نقل آیاتی از قرآن کریم در نقد تفکر مادی به گورباچف گوشزد کرد بار دیگر به دو جهان بینی مادی و الهی بیندیشد که برخلاف جهان بینی مادی، معیار شناخت در جهان بینی الهی اعم از حس و عقل است و معقولات در قلمرو علم داخل اند. ایشان از راه فطرت و وجدان خدا را برای گورباچف اثبات کرد و از وی خواست افزون بر کتاب های فلاسفه یونانی به کتاب های فیلسوفان اسلامی رجوع کند و به صورت جدی درباره اسلام که پرچمدار عدالت است، تحقیق کند.
اشاره به شکست مارکسیسم و کمونیسم بخش دیگری از پیام امام خمینی بود. ایشان به صراحت اعلام کرد از این پس کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد و این مکتب مادی جوابگوی نیازهای واقعی انسان نیست و با مادیت نمی توان بشر را از بحران دوری از معنویت که اساسی ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد. هشدار به گورباچف از پناه بردن به غرب نکته دیگر این پیام بود. به نظر امام خمینی دنیای غرب نیز به شکل دیگری گرفتار مشکل اقتصاد و دیگر مسائل است.
حمایت از مسلمانان منطقه زیر نفوذ شوروی و نیز حمایت از مردم افغانستان که در آن روز در اشغال شوروی بود، از دیگر پیام های این نامه بود. امام خمینی با تأکید بر نقش مذهب در پیروزی بر امپریالیسم و قدرت آن به گورباچف اعلام کرد ایران می تواند خلأ اعتقادی کشور شوروی را برطرف سازد. ایشان در پایان بر حسن همجواری و روابط متقابل ایران و شوروی تأکید کرد.
پاسخ گورباچف
در هفتم اسفند ۱۳۶۷ ادوارد شوارد نادزه، وزیر امور خارجه شوروی، در جماران ضمن تسلیم پاسخ کتبی گورباچف، محتوای آن را به اطلاع امام خمینی رساند. وی یادآور شد گورباچف نامه امام خمینی را آکنده از مفاهیم فراوان و حامل نکته هایی عمیق درباره سرنوشت بشریت یافته است و در پاسخ تأکید کرد انسان ها باید به همدیگر کمک کنند و برای رسیدن به دنیای عاری از سلاح هسته ای و به دور از ستم تلاش کنند. هدف سیاست خارجی شوروی گسترش ارزش های مشترک جهانی است و پیام ایشان درباره حسن همجواری با واکنش مثبت رهبران شوروی مواجه شده است.
آنان نیز به اصل آزادی انتخاب برای انسان ها و ملت ها احترام می گذارند و چنان که از ملت ایران برای سرنگونی محمدرضا پهلوی حمایت کردند، ملت آنان نیز در سال ۱۹۱۷ راه خود را انتخاب کرد.
وی افزود که آنان در آستانه یک نظام جدید قرار دارند و دورنمای خوبی درباره سلاح های هسته ای و شیمیایی فراروی آنان قرار دارد و از به پایان رسیدن جنگ میان ایران و عراق نیز استقبال کرده و برای همکاری با ایران در جهت صلح پایدار در خاورمیانه و تمامی جهان آمادگی دارند و می خواهند در امر عادلانه مناقشه افغانستان نیز با ایران همکاری کنند و برای برقراری و ادامه تماس میان نمایندگان محافل اجتماعی و روحانیان نیز آماده اند و دعوت ایران از آنان برای سفر به قم نیز به آگاهی علمای اسلام کشورشان رسید.
پاسخ امام
امام خمینی در پاسخ به نامه گورباچف، از شواردنادزه خواست تأکید کند هدف ایشان گشودن افقی فراتر از دنیا و توجه به جهان پس از مرگ بوده است. امام خمینی از خروج نیروهای شوروی از افغانستان استقبال کرد و با تأکید بر حسن همجواری، توسعه روابط و مقابله با نفوذ غرب، آرزوی صلح و آرامش برای مردم ایران و شوروی را بیان داشت. گرچه اشاره امام خمینی به محتوای نامه گورباچف و اینکه« نظر من اینها نبوده و می خواستم جهانی دیگر را به روی آقای گورباچف باز کنم» شوارد نادزه را ناراحت کرد، اما وزیر امورخارجه شوروی تحت تأثیر ملاقات با امام خمینی از آن دلگیر نشد.
بازتاب نامه
نامه امام خمینی با وجود عدم انتشار عمومی در رسانههای شوروی، توسط سران آن کشور مطالعه شد و در میان نخبگان شوروی و جهان بازتاب گستردهای داشت. بسیاری از رهبران شوروی این نامه را صدای رسای انقلاب ایران دانستند. سرگئی بابورین آن را مهمترین دستاورد انقلاب ایران برای شوروی و هشداری در برابر وابستگی به غرب معرفی کرد. این پیام در کشورهای تابع شوروی مورد توجه شخصیتهای مختلف قرار گرفت و از سوی آنان تحلیل و ستایش شد. در ایران نیز اندیشمندان، ابعاد دینی، علمی و سیاسی این پیام را بررسی کردند.
فروپاشی شوروی
گورباچف پس از به قدرت رسیدن از حزب کمونیست استعفا و مرکزیت آن را منحل کرد و اموال آن را به شوراها تحویل داد. وی امید داشت با حفظ اقتدار شوروی بتواند نابسامانی ها را اصلاح کند؛ ولی ضعف های سیاسی و اقتصادی دوره های پیشین، بیش از پیش خود را نشان داد. فشارهای غرب از یک سو و فشارهای بوریس یلتسین؛ رئیس شورای عالی روسیه شوروی؛ زمینه را برای فروپاشی آماده می کرد، تا آنکه بر اثر نابسامانی های مزمن گذشته و فشار سیاسی و اقتصادی غرب، به ویژه امریکا، در سال ۱۹۹۱م جمهوری های لتونی، استونی، لیتوانی و اوکراین از حوزه اتحاد شوروی جدا شدند و پس از آن جمهوری های آسیای میانه و قفقاز نیز اعلان جدایی کردند.
سرانجام گورباچف ضعیف و بی قدرت شد و مدیریت بحران به دست یلتسین افتاد و اصلاحات لیبرالی گورباچف شکست خورد. در پایان سال ۱۹۹۱م گورباچف استعفا کرد و یلتسین دفتر وی را در کرملین اشغال کرد و تنها چند سال بعد از نامه امام به گورباچف، اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و نظامی که دههها بر بخش بزرگی از جهان سایه انداخته بود، از هم پاشید.
بعد از این اتفاق، بسیاری دوباره به نامه امام خمینی نگاه کردند و متوجه عمق پیام و نکات پیشبینی شده در آن شدند و این مسأله نشان میدهد که پیام امام تنها یک تحلیل سیاسی کوتاهمدت نبود، بلکه دیدگاهی جامع درباره سرنوشت انسان و جامعه ارائه میداد. امام خمینی با این نامه یادآوری میکند که بدون توجه به معنویت، حقیقت و اخلاق، هیچ جامعهای پایدار نمیماند و حتی ابرقدرتها و حکومتهای بزرگ نیز اگر از اصول انسانی و اخلاقی فاصله بگیرند، محکوم به بحران هستند.
این نامه هنوز هم ارزش خواندن دارد، زیرا فراتر از زمان و سیاست روز است و دعوتی برای بازاندیشی درباره انسان و جهان ارائه میدهد و نشان میدهد که نگاه عمیق و معنوی میتواند حتی در مسائل سیاسی و جهانی نیز اهمیت حیاتی داشته باشد و هر فرد و جامعهای میتواند از آن درس بگیرد و در زندگی خود به کار ببرد.
این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.
واکاوی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حذف کودکان از مراسمها«از کودکان در مراسمی دیگر پذیرایی میشود»؛ جمله ای شیک، اما ویرانگر
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی





























