به گزارش پایگاه خبری تحلیلی زیرنویس، به نقل از ایرنا، فرهاد جم را شاید بسیاری از مخاطبان و مردم را با سریال همسران به خاطر بیاورند و بازی های ماندگار او در این سریال با مرحوم فردوس کاویانی همچنان در ذهن ها باقی مانده است. اما فرهاد جم اینروزها بیشتر از آنکه در قاب تصویر باشد […]
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی زیرنویس، به نقل از ایرنا، فرهاد جم را شاید بسیاری از مخاطبان و مردم را با سریال همسران به خاطر بیاورند و بازی های ماندگار او در این سریال با مرحوم فردوس کاویانی همچنان در ذهن ها باقی مانده است.
اما فرهاد جم اینروزها بیشتر از آنکه در قاب تصویر باشد می نویسد. او در این مدت چهار کتاب نوشته که آخرین آن «بچه جوادیه» است و اینبار نه به بهانه خاطراتمان از بازی او در سریال ماندگار همسران که درباره دنیای نویسندگی و اثر اخرش با این نویسنده به گفت وگو نشستیم.
فرهاد جم درباره چهارمین کتابش با عنوان «بچه جوادیه» توضیح داد: حدود ۱۲ سال از آغاز کلید خوردن پروژه بچه جوادیه میگذرد، این رمان مدتی را در کشوی میز کارم گذراند، در این سالهای فصلها و شخصیتهایی به آن اضافه شد و آرام آرام به شکل این کتاب رسید.
دوران کودکیام در جوادیه گذشت
نویسنده رمان «بچه جوادیه» با اشاره به اینکه دوران کودکیاش را در جوادیه گذرانده است، ادامه داد: البته جوادیۀ کتاب با جوادیۀ واقعی متفاوت است، اما خاطرات، تصویرها، شخصیتها، اسامی، ارتباطهای آنها و ماجراهایی که بعدها با بزرگترهای محله درباره آن صحبت میکردم و برای من تعریف میکردند، همه دست به دست هم دادند با فانتزی و خلاقیت و مسیرهایی که ساختم به این کتاب منتج شد.
قصه ننه گربهای
نویسنده «قصه نیاز امروز» درباره حقیقی بودن شخصیتهایی مانند «ننه گربهای» توضیح داد: همه شخصیتهای داستان را دوست دارم، در کودکی من پیرزنی بود که تعدادی گربه در خانه داشت. از او میترسیدیم، خیلی متفاوت بود و شکل و شمایل عجیبی داشت؛ از او در داستان شخصیتی با نام «ننه گربهای» ساختم که شبیه کسی نیست.

من ادعای نویسندگی ندارم
جم با بیان اینکه لحظاتی که در خلوت مینوشت به اینکه بعدها مخاطبهای کتاب درباره شخصیتهای کتاب چه فکر میکنند، نپرداخته است، افزود: نمیدانم که چرا این شخصیتها این به این شکل خلق شدند و در انتهای کتاب چنین اتفاقهای برای آنها میافتد. ناخودآگاه من در این کتاب دخیل بود، من ادعای نویسندگی ندارم اما خوب میشنوم و خوب میخوانم، برای همین وقتی چیزهایی را میشنوم، جایی از کتاب از آن استفاده میکنم.
رمانی که در دهه ۴۰ میگذرد
نویسنده کتاب «خورشید گوشه چهارم» با اعلام اینکه زمینه رمان «بچه جوادیه» در دهه ۴۰ میگذرد، گفت: بیشتر اتفاقهای این داستان در دهه ۴۰ میافتد و برای اینکه قصه وضعیت معقولی داشته باشد، وقتی میخواستم شخصیتی را وارد قصه کنم، باید برای آنها ارتباطهایی از قبل میساختم، همه اینها باعث میشود که به عقب بیاییم و افراد را در سالهای قبل از دهه ۴۰ بنویسم برای باورپذیر شدن شخصیتها، دست به دامن اتفاقها بردم و از آنها کمک گرفتم.
او افزود: در این رمان میخواستم بنویسم که همه از منظر خود اتفاقها را میبینند، ممکن است اشتباه کنند و هرکس یک روایت از ماجرا دارد. شاید فردی اتفاقی را به شکلی دیده، اما همان اتفاق برای دیگری معنی متفاوتی داشته باشد. برای همین است که اتفاقها با روایتهای مختلف به ما میرسند.
برای نوشتن رمان «بچه جوادیه» برنامهریزی دقیقی انجام دادم
جم با بیان اینکه برای نوشتن رمان «بچه جوادیه» برنامهریزی دقیقی انجام داده است، ادامه داد: روند تالیف از ابتدا به انتها بود، هرجایی دیدم داستان کمی و کاستی دارد و احساس کردم که شخصیت گیر و گرفت دارد، بیشتر به آن پرداختم.
قصهای از زبان چند زن
نویسنده «مرد همهچیزدان» افزود: در رمان «بچه جوادیه» از زبان چند زن نوشتم، برای این کار تلاش کردم کتابهای مختلف درباره خانمها بخوانم. همچنین با خانمهای اطرافم گفتوگو میکردم، برای مثال موقعیتهای کتاب را از آنها میپرسیدم و از آنها میخواستم بگویند که اگر در آن موقعیت قرار میگرفتند، چه کاری انجام میدادند. جای یک خانم فکر کردن، دشوار است، سعی میکردم از زبان آنها نحوه برخورد با اتفاقهای مختلف را متوجه شوم.
۵۹۲۴۳
این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود







































