مسعود کاظمیان – روزنامه اطلاعات| دگردیسی تحریم از ابزار سیاسی به محاصره زیستی در پارادایم کلاسیک روابط بینالملل، تحریمهای اقتصادی به مثابه جراحیهای دقیق برای تغییر رفتار سیاسی نخبگان حاکم تعریف میشدند. اما واقعیت ژئوپلیتیک در سال ۲۰۲۵، روایتگر دگردیسی هولناک این ابزار به یک «سلاح کشتار جمعی ساختاری» است. آنچه امروز در جغرافیای ایران […]

مسعود کاظمیان – روزنامه اطلاعات|
دگردیسی تحریم از ابزار سیاسی به محاصره زیستی
در پارادایم کلاسیک روابط بینالملل، تحریمهای اقتصادی به مثابه جراحیهای دقیق برای تغییر رفتار سیاسی نخبگان حاکم تعریف میشدند. اما واقعیت ژئوپلیتیک در سال ۲۰۲۵، روایتگر دگردیسی هولناک این ابزار به یک «سلاح کشتار جمعی ساختاری» است.
آنچه امروز در جغرافیای ایران رخ میدهد، نه یک بنبست دیپلماتیک ساده، بلکه فرسایش تدریجی و سیستماتیک «زیستجهان» یک ملت است. تحت لوای معافیتهای بشردوستانه که در عمل به کلاف سردرگمی از بوروکراسی بدل شدهاند، حقوق بنیادین بشر شامل حق سلامت، تغذیه و آموزش در حال فروپاشی است. این یادداشت بر آن است نشان دهد چگونه تقاطع «سلطه مالی» و «بیشاطاعتی بانکی»، به یک محاصره همهجانبه انجامیده که قربانیان اصلی آن، نه سیاستمداران، بلکه ضعیفترین اقشار جامعه هستند.
بوروکراسی وحشت و پدیده بیشاطاعتی
یکی از کلیدیترین موانع دسترسی ایرانیان به حقوق اولیه، پدیدهای است که پیر هوگ وردیه آن را «پاسخ عقلانی به ابهام» مینامد. نظام مالی بینالملل به دلیل هراس از جریمههای نجومی وزارت خزانهداری آمریکا، وارد فاز «بیشاطاعتی» (Over-compliance) شده است. در این وضعیت، بانکها حتی تراکنشهای مربوط به اقلام غیرتحریمی مانند دارو، تجهیزات پزشکی و مواد اولیه غذایی را به دلیل «ریسک شهرت» یا «هزینههای گزاف بازرسی» مسدود میکنند.
آلنا دوهان، گزارشگر ویژه سازمان ملل به صراحت هشدار میدهد که این «ریسکگریزی افراطی» عملاً معافیتهای بشردوستانه را به متونی بیاثر تبدیل کرده است. وقتی یک بانک بینالمللی از انتقال پول برای خرید پانسمانهای بیمارانEB (کودکان پروانهای) یا داروهای حیاتی سرطان خودداری میکند، ما با یک قتل اداری روبرو هستیم. این انسداد شریانها، حق نفس کشیدن را از بیمارانی میگیرد که در میانه جنگ ارزی و بانکی، هیچ پناهگاهی ندارند.
امنیت تغذیه در مسلخ تورم تحمیلی
دادههای اقتصادی نشاندهنده یک «شوک ساختاری» به سفره ایرانیان است. کاهش ارزش پول ملی که مستقیماً با انزوای مالی مرتبط است، قدرت خرید را به شکلی بیسابقه فرسوده است. بر اساس آمارهای توسعه انسانی، حذف پروتئین و ریزمغذیهای اساسی از سبد غذایی دهکهای پایین، منجر به پدیدهای به نام «گرسنگی پنهان» شده است .
سوءتغذیه در کودکان زیر پنج سال در مناطق محروم، دیگر یک چالش گذرا نیست، بلکه یک «تخریب بیولوژیک آینده» است. تضعیف امنیت غذایی، مستقیماً با افزایش نرخ ابتلا به بیماریهای زمینهای و کاهش مقاومت سیستم ایمنی جامعه همراه شده است. پیتر بینارت، استراتژیست آمریکایی به درستی می نوبسد که وقتی فشار اقتصادی به مغز استخوان جامعه میرسد، «حق غذا» که ستون اول منشور جهانی حقوق بشر است، اولین قربانی دیپلماسی اجباری میشود.
آموزش در بنبست فقر
شاید ماندگارترین و مخربترین اثر تحریمها که کمتر در تیتر اخبار سیاسی دیده میشود، فرسایش «حق آموزش» باشد. تحریمها با فقیرسازی طبقه متوسط، نرخ «ترک تحصیل» را به ویژه در مقطع متوسطه به شکلی نگرانکننده افزایش دادهاند. فقر اقتصادی بسیاری از خانوادهها را ناچار میکند که میان «هزینه تحصیل» و «هزینه بقا»، دومی را برگزینند که نتیجه آن گسیل شدن کودکان به بازار کار غیررسمی است.علاوه بر این، تحریمهای تکنولوژیک و انزوای علمی، کیفیت آموزش را در ایران هدف گرفته است.
محرومیت از دسترسی به پایگاههای علمی بینالمللی، نرمافزارهای آموزشی و تجهیزات آزمایشگاهی، شکاف دانش را میان ایران و جهان عمیقتر کرده است. تخریب زیرساخت آموزشی یک کشور، به معنای محکوم کردن آن ملت به «توسعهنیافتگی دائمی» است. این یک آپارتاید علمی است که در آن، مرزهای جغرافیایی به دیوارهای بلند محرومیت تبدیل شدهاند.
فرسایش زیرساختهای رفاهی
تأثیر تحریمها بر سلامت، فراتر از کمبود دارو است. فرسودگی تجهیزات تصویربرداری پزشکی به دلیل نبود قطعات یدکی و امتناع شرکتهای سازنده از خدمات پس از فروش، تشخیص برخی بیماریها را با اختلال مواجه کرده است.
همچنین زیرساختهای بهداشت محیطی مانند تصفیهخانههای آب که نیازمند تکنولوژیهای خارجی هستند، تحت فشار شدید قرار دارند. آمارها نشان میدهد که کاهش دسترسی به استانداردهای بهداشتی، هزینههای درمانی را به صورت تصاعدی بر دوش خانوادهها قرار داده و آنها را به کام فقر میکشاند. در این چرخه معیوب، سلامت به یک کالای طبقاتی تبدیل شده و حق برخورداری از بالاترین استانداردهای جسمی و روانی که در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی و اجتماعی(ICESCR) تضمین شده، به شکلی بنیادین نقض میشود.
نتیجهگیری
جهان نمیتواند در برابر این «فرسایش فراگیر» سکوت کند. سکوت جامعه جهانی در برابر تحریمی که آگاهانه حق حیات، تغذیه و آموزش را هدف میگیرد، نوعی همدستی در تضعیف کرامت انسانی است. نخبگان استراتژیک جهان باید درک کنند که تخریب سرمایه انسانی در ایران، نه تنها یک تراژدی ملی، بلکه تهدیدی برای صلح و ثبات منطقه در درازمدت است.
حق نفس کشیدن در غبار تحریم، مطالبهای سیاسی نیست؛ فریاد یک تمدن برای بقا در برابر بوروکراسی خشنی است که مرز میان سیاست و جنایت انسانی را از بین برده است. زمان آن فرا رسیده که نهادهای بینالمللی فراتر از ابراز نگرانی، مکانیسمهای مالی تضمینشده و «لنگرگاههای ایمن حقوقی» (Safe Harbors) برای حفاظت از حقوق اولیه ایرانیان ایجاد کنند، چرا که تاریخ درباره ما قضاوت خواهد کرد: «آیا در روزگاری که دانایی و تندرستی به گروگان گرفته شده بود، در سمت درست انسانیت ایستادیم یا خیر؟»
این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود






































